بــرج
رضا یزدانی 4 / 4
F7 Gm
دارن يه برجي ميسازن با ده هزار تا پنجره
Gm Cm C Bb
ميگن که قد برجشون از آسمون بلند تره
F7 Gm
براي ساختنش هزار هزار درخت و سر زدن
Gm Cm C Bb
پرنده هاي بي درخت از اين حوالي پر زدن
F7 Gm
ميگن که اين برجِ بلند باعث افتخار ماس
Gm Cm C Bb
حيف که کسي نميدونه خونهي افتخار کجاس
Dm Gm
باعثِ افتخار تـويي دختر توي کارخونه
Gm Cm C Bb
که چرخِ زندهموندنو دستاي تو ميچرخونه
Dm Gm
باعث افتخار تويي سپور پير ژندهپوش
Gm Cm C Bb
نه اين ستون سنگي لال بدون چشم و گوش
Bb Eb Cm Bb
ستون آسمون خراش ! سايهتو ننداز رو سرم
Gm Eb Cm Bb
تو شب بي ستاره هم ، من از تو آفتابيترم
F7 Gm
يه روز مياد که آدما تو رو به هم نشون بدن
Gm Cm C Bb
به ارتفـــاعت لقـب «پايهي آسمون» بــــدن
F7 Gm
اما خودت خوب ميدوني پايه نداره آسمون
Gm Cm C Bb
اون که زميني نميشه با حرف پوچ اينو اون
F7 Gm
پس مث طبل صدا نکن ! نگو بلنترين منم !
Gm Cm C Bb
من واسه رسوا کردنت حرف از درختا ميزنم!
Dm Gm
درختاي مُرده هنوز ، خوابِ پرنده ميبينن
Gm Cm C Bb
پرندههاي بي درخت رو سيماي برق ميشينن
Dm Gm
به قدُ قامتت نناز ! آهاي ! بلندِ بيخبر !
Gm Cm C Bb
درختا باز قد میکشن ، حتا تو سايهي تبر
Bb Eb Cm Bb
ستونِ آسمون خراش ! سايهتو ننداز رو سرم
Gm Eb Cm Bb
تو شب بي ستاره هم ، من از تو آفتابيترم